Wednesday, January 20, 2010

عیب از ماست اگر دوست ز ما مستور است



ایستاده بود روی بالاترین برج شهر.
زن ساکن طبقه ی دویست و هفده برج کناری به پلیس خبر داد:
"خدا می خاهد خودش را از بالای برج به پایین پرت کند."
پلیس برج را محاصره کرد.
نیروی هوایی دستور آماده باش گرفت.
آتش نشانان تشک هوا پایین برج پهن کردند.
چندین روانشناس، روانپزشک و عالم دینی فراخانده شدند.
خدا که این وضعیت را دید سرش را انداخت پایین و و زیر لب زمزمه کرد
فقط می خاستم بیایم نزدیکتان .. همین"‏"

No comments: